17 مرداد و مشکلی به نام خبرنگار
پنج شنبه است . ساعت حوالی هفت بعد از ظهر را نشان می دهد . قرار همان قرار قبلی ( یعنی طبق معمول سالهای قبل ) زمان هم همچنین . کم کم خود را آماده می کنم که به سمت استانداری به راه بیفتم. به درب ورودی می رسم . اما انگار این قسمتش طبق معمول نیست : بازرسی بدنی و دعوت نامه را باز پس گرفتن و... وارد سالنی می شوم که لبریز از خبرنگار است . سکوتی نیمه جان همه جا را فرا گرفته . یک صندلی خالی مرا به سوی خودش می خواند . اما نزدیک تر که می شوم خبرنگار «بازی دراز » می گوید: ببخشید جای دوقلوهاست! مسیرم را کمی کج می کنم و به صندلی دیگری می رسم . با دوستان خوب رسانه خوش و بشی شروع می شود : سلطانی- محسن یاری - رسول شکری نیا و... اولین همکارانی هستند که با هم تبریک روز خبرنگار را رد و بدل می کنیم . تاخیر از عادات همیشگی این جلسات است . این بار نیز خود را آماده کرده ایم که جلسه دیر تر از ساعت موعود برگزار شود . طبیعی است که استاندار محترم هم عذری بیاورد و همه چیز به خوبی تمام بشود .
قاری محترم قرآن می خواند.اصغر عظیمی مهر شاعر کرمانشاهی مجری برنامه است . با « عشق !» شروع می کند . شعری می خواند و سپس رجبی مسئول ارشاد اسلامی حرف می زند . اشاراتی به روایاتی دارد و نیمه شعبان محور اصلی بحث است . البته کوتاه است و سریع می گذرد . امامیان و معتمدیان و شکری نیا هم ادامه می دهند تا حکایت دقیقا مثل پارسال باشد . نمی دانم که چرا از کسی دیگر از اهالی رسانه خواسته نمی شود حرفی بزند . البته در پایان تعارفی می شود که کسی اگر حرفی دارد بزند ...بگذریم !
صحبتهای دوستان در طول این سالها نتیجه ای نداشته و عموما عزمی جدی برای حل مشکلات نیست . معتمدیان گلایه های جدی دارد . مثل سالهای پیش ! اما چه فایده ! مشکل جای دیگر است . مدیران فرهنگی باید پاسخگو باشند که به اعتقاد نگارنده چیزی برای پاسخگویی ندارند . چرا که کارنامه این سالهایشان حاکی از آن است که( اگر اغراق نکرده باشم ) هیچ خدمت چشمگیر و موثری در عرصه ی فرهنگ استان نداشته اند.
استاندار محترم که این بار صمیمی تر از گذشته با اصحاب رسانه صحبت می کند قول و قرار هایی می دهد که امیدواریم به فراموشی سپرده نشود و تنها دل خوش کنک نباشد . وی که با وسواس خاصی از کلماتی همچون « الحمدلله » بحمدلله و واژه هایی از این دست استفاده ی موثری می کند می خواهد حس خوشایندی به جمع بدهد .
***
جلسه ی تجلیل از خبرنگاران در حالی به پایان رسید که هنوز بسیاری بودند که با تشکیکی جدی به امور رسانه های مکتوب نگاه می کردند . حرف نهایی نگارنده با این مقدمه ی مفصل و توضیح بعضی از واضحات آن است که زخم های کهنه ای که در نگاه خبرنگاران و دست اندر کاران رسانه های مکتوب حضوری جدی دارد عدم توجهی جدی است که به مسئولین استان برمی گردد . مشکلی که با شعار و سخنان شیرین حل نمی شود . بلکه با ارائه ی راهکارهای درست عزم جدی مدیران را می طلبد تا در کنار رسانه هایی موفق شاهد مدیریتی سالم و استانی پویا باشیم و سرافرازانه بر خویش ببالیم که توانسته ایم گامهایی محکم برای آینده ی کرمانشاه عزیز برداریم