اشکان میری: کرماشان، دیار تاریخی فرهنگ، در همه‌ی ادوار حیاتش با هنر عجین بوده است. از شور موسیقی در دربار ساسانی گرفته تا روزگار دور و نزدیک، و از آیین‌های شکوهمند بومی گرفته تا آیینه‌های کاخ‌های خسروان همه و همه موج در موج و تصویر در تصویر در دریاهای بیکران هنر موسیقی بازتاب یافته است. موسیقی مقامی، چشمه‌ی غلیان و شکوفای این سرزمین است که‌ در گذر زمان، ستاره‌های بی‌بدیلی همچون: شهرام ناظری، علی اکبر مرادی، کیهان کلهر و بسیاری دیگر از هنرمندان را در آسمان خود می‌بیند. با رشد فزاینده‌ی موسیقی پاپ و غربی در سال‌هایی نه‌ چندان دور،‌ بسیاری از علاقه‌مندان و صاحبنظران به‌ آینده‌ی موسیقی اصیل و مقامی با دیده‌ی تردید می‌نگریستند و خیلی ها گمان می‌کردند که‌ این سبک از موسیقی در آینده‌ای نه‌چندان دور به‌ فراموشی سپرده‌ خواهد شد. اما با تلاش دغدغه‌مندان عرصه‌ی موسیقی و با حمایت مردم هنردوست این دیار، جشنواره‌ها و فرصت‌های بسیاری برای دیده‌ شدن و کشف استعدادهای جدید و جوان بدست آمد که‌ در نتیجه‌ی آنها، هنرمندان جوان و نوجوانی به‌ جامعه‌ی هنر معرفی شدند. یکی از این استعدادهای با آتیه‌ بدون شک «دریا کاکایی» نوجوان کرماشانی است که‌ این روزها ویدیوهای بسیاری از او در هر دو مقام نوازندگی و خوانندگی «وایرال» می‌شود و کمتر کسی از علاقه‌مندان موسیقی کوردی و مقامی پیدا می‌شود که‌ او را نشناسد. این نوجوان خوش‌فکر و با قریحه‌ در گفتگویی با صدای آزادی از درک بالای خود از موسیقی و فضای فرهنگی کرماشان رونمایی کرده است. شما را به‌ مطالعه‌ی این گفتگو دعوت می‌کنم:

بگذار از همین جا شروع کنم: اگر چه فضای مجازی، تا حدودی شما را به عنوان یک نوجوان با آتیه به جامعه شناسانده است، اما «دریا کاکایی» چگونه‌ خودش را برای مخاطبان صدای آزادی معرفی می‌کند؟

با سلام به مخاطبان‌تان، متولد آبان ماه سال 1388 هستم. ساکن کرماشان. اما اصالتم به‌ منطقه‌ی گوران از توابع شهرستان دالاهو برمی‌گردد. در مقطع راهنمایی، کلاس نهم تحصیل می‌کنم و در کنار تحصیلم از هنر غافل نبوده‌ام و از سن 9 سالگی تنبور می‌نوازم و از سن 11 سالگی هم آواز خواندن را شروع کرده‌ام.

بسیار عالی. مستقیماً به سراغ هنر موسیقی برویم! طبیعی است که دیار دالاهو همواره با شور تنبور و رازهای رهای آواز، عجین بوده و کم نیستند کودکان و نوجوانانی که شیفته‌ی این هنر ناب هستند. اما در آن حال و هوای خوب، از چه سال‌هایی علاقه‌ی شما نسبت به موسیقی جدی تر شد؟ آیا خاطره‌ای در این مورد داری؟

تقریبا ۴ سال است که در این عرصه به طور حرفه‌ای شروع به آموختن و تمرین و تولید هنری کرده‌ام. ساز اصلی من تنبور است و ساز های دیوان، عود و پیانو هم کار می‌کنم. اما حرفه‌ی اصلی من خوانندگی است و در این راه سخت قدم گذاشته‌ام و مطمئنم که می‌توانم راه بزرگانی که در این راه دشوار گام نهاده‌اند، را ادامه دهم.

تا آنجایی که به یاد دارم، از سه سالگی علاقه خاصی به ریتم و ملودی و شنیدن موسیقی پیدا کردم. آهنگ‌های زنده‌یاد استاد حسن زیرک و محمد ماملی و ناصر رزازی را گوش می‌دادم و از همان موقع سعی می‌کردم که با آنها همخوانی کنم. از سن 11 سالگی وقتی خانواده‌ام این استعداد را در وجود من کشف کردند، بسیار حمایتم کردند و با همراهی و همدلی آنها وارد این عرصه شدم و خوشحالم که در آینده نیز از حمایت بی دریغ خانواده عزیزم بهره می‌برم.

می دانی که اولین تجربه ها و اتفاقات همیشه به یاد آدم می‌ماند و در مراحل مختلف زندگی بارها از آنها به نیکی و یا ... از آنها یاد می‌کند. چنین اتفاقاتی در عرصه‌های هنری بیشتر ماندگارند. از اولین تجربه‌هایت در موسیقی بگو؟ مثلا اینکه اولین کارهایت را در کجا ارائه کردی؟

من در سن 9 سالگی تنبورنوازی می‌کردم و در جشنواره های محلی و کشوری و استانی تنبور شرکت می‌کردم و همین تجربه ها به من انگیزه داد که در «جشنواره‌ی تنبور و آواز کوردی» که هر سال در روستای بانزلان از بخش گهواره در شهرستان دالاهو برگزار می‌شود، شرکت کنم و همراه با مقام و کلام‌های تنبور، بخوانم. اولین باری که در حضور عموم و داوران می نواختم و می‌خواندم، همان جا بود. پیش از آن هم در سن 7 سالگی همراه با خواهر بزرگترم در جشنواره‌ی «کهن آواهای تنبور» حضور پیدا کردم. او تنبور می‌نواخت و من می‌خواندم که برای من خاطره‌ی بسیار شیرین و دل انگیزی است.

طبیعتاً هر تنبور نوازی باید توانایی خواندن به همراه تنبور را داشته باشد و این یک رابطه‌ی دو طرفه بین تنبور و آواز خواندن است که من هم از همین رابطه کمک گرفتم و با یاری استاد تنبورم توانستم با «مقام»ها بخوانم.

پس از چنین اتفاقات و خاطره های شیرینی بود که در مسابقه های استعدادیابی خوانندگی کوردستان عراق (باشور) که تجربه‌ای کاملاً متفاوت بود، شرکت کردم و موفق شدم دومین خواننده برتر کورد شوم.

بسیار عالی!. جدا از این موفقیت، برگزیده‌ی کدام جشنواره بوده‌اید؟ و اینکه چه موفقیت های دیگری را در این سن و سال کم در کارنامه‌ات داری؟

شاید برای من زود است که بخواهم از چنین مسائلی حرف بزنم. چون من تازه گام به راه دور و دراز موسیقی گذاشته‌ام و فرصت تجربه های گوناگون زیادی دارم. اما از جمله مقام هایی که در جشنواره های مختلف کسب کردم می‌توانم به این موارد اشاره کنم:

نفر دوم جشنواره ملی موسیقی جوان(تنبور نوازی)، کسب مقام اول و برگزیده جشنواره در بخش آواز کوردی، نفر دوم تنبور نوازی جشنواره کهن آواهای تنبور، کسب رتبه منتخب در رده سنی ویژه در نخستین جشنواره ملی تکنوازان تنبور، کسب مقام دوم جشنواره منطقه ای کهن آواهای تنبور و موسیقی مناطق کوردنشین و امیدوارم که بتوانم گامهای بزرگتری در عرصه های هنری بردارم. جدا از اینها فعالیت با چندین گروه داخلی و خارجی هم در کارنامه‌ام دارم که چنین تجربه هایی برای کسی در سن و سال من بسیار مفید است.

حالا با این تجربیات و این گام‌های خوبی که برداشتی، اگر بخواهی خودت را با همنسلان نوجوانت مقایسه کنی، فکر می‌کنی دنیای هنر چه چیزهایی به شما داده‌است؟

دنیای هنر دنیای سادگی است و کسی در این عرصه موفق می‌شود که از هنر لذت ببرد. هنر، اجباری نیست، بلکه باید به آن عشق ورزید و با عشق آن را ادامه داد اگر غیر از این باشد، هنر اجباری به نتیجه ای نمی‌رسد. همین!

از تجربیاتت در فضاهای آموزشی هنر موسیقی بگو!. آیا کرماشان می‌تواند برای نوجوانانی مثل شما از حیث آموزش هنری، غنی باشد؟

راستش همه می دانند که کرماشان از حیث موسیقی مقامی به‌ ویژه تنبور بسیار غنی است. اما این سال‌ها در سایر عرصه‌های موسیقی کوردی، متاًسفانه ضعیف است. شاید برای مخاطبانتان قابل باور نباشد که یک استاد کامل آواز کوردی در این شهر وجود ندارد که بتوان از آن بهره‌مند شد و اغلب اساتید،کارهای ترکیبی کوردی، فارسی، پاپ، فولکلور را با هم انجام می دهند. در حدی که با توجه به عدم وجود اساتید آواز کوردی در کرماشان، من ناچار به یادگیری آواز و مقامات کوردی اساتید آواز در شهرهای سنندج، بوکان و ... شده‌ام.

به موضوع دیگری بپردازم: نقش خانواده در رشد هنری یک نوجوان چقدر اهمیت دارد؟ خود شما در این موضوع چقدر از حمایت سازنده برخوردار بودید؟

من فکر می کنم که رکن اصلی پیشرفت هنری یک شخص، به حمایت خانواده‌اش بستگی دارد و خانواده من نیز به صورت کامل با صرف وقت و امکانات از من حمایت کرده اند و در اجراهای داخلی و خارجی همیشه خانواده ام مرا همراهی نموده و بسیار خوشحالم که پدرم هم مشاور اصلی من در این راه است.

چرا موسیقی سنتی را انتخاب کردی؟ در حالی‌که اکثر هم‌نسلانت به دنبال موسیقی مدرن و بعضاً غربی می روند؟

ببینید! اصیل و قدیمی بودن آهنگ‌های فولکلور و آواهای اقوام برای من جذابیت خاصی دارد. اگر به معنی آهنگ‌های استادان خوشنام موسیقی مثل: حسن زیرک، حشمت الله لرنژاد، محمد ماملی، ناصر رزازی و یدالله محمدی و مقام‌های استادان طاهر توفیق و علی مردان توجه کنیم، بسیاری از مسائل برای ما روشن می‌شود. من با آهنگهای این اساتید زندگی می‌کنم و علاقه خاصی به سبک فولکلور دارم.

به نظر من موسیقی فولکلور و اقوام اصیل ترین و زیباترین نوع از آهنگ‌های کوردی است. همچنین در تنبور نوازی بزرگانی را همچون: استاد طاهر یار ویسی، سید ولی حسینی، علی اکبر مرادی و ... داشته و داریم که نوای پنجه رنگینشان، نوای زندگی‌ست. در خانواده من هنر از ارزش بالایی برخوردار است به حدی که نسل در نسل در خانواده ما آوای تنبور و نوای موسیقی جاری بوده است از گذشتگان و اجداد من گرفته تا بچه‌های خردسال خانواده‌مان.

چه اهدافی برای آینده‌ی هنری‌ات داری؟

می‌دانید که همه چیز بستگی به شرایط زمانی و مکانی آدم‌ها دارد. برنامه‌ام این است و دوست دارم که از سال آینده وارد هنرستان موسیقی شوم و به صورت حرفه‌ای‌تری با هنر خوانندگی و نوازندگی آشنا شوم که بتوانم با تجربه اندوزی و با کسب علم از اساتید این رشته، در آینده به هنر و موسیقی کوردی خدمت کنم. مخصوصاً اینکه در شهری مثل کرماشان که برخی متاسفاًنه زبان مادری خود را فراموش کرده‌اند! سعی ام این است که در زنده نگه داشتن زبان و فرهنگ کوردی، مفید باشم.

اگر فکر می‌کنی حرفی مانده که در این گفتگو به آن نپرداخته‌ایم، مشتاق شنیدنیم!

به گواهی زبان شناسان دنیا زبان کوردی هفتمین زبان ثروتمند دنیاست. وقتی که چنین زبان مهمی داریم، پاسداری از آن وظیفه همگان است. در شهر کرماشان که اغلب والدین زبان کوردی را پاس نمی‌دارند و به زبان دیگر با فرزندان خود صحبت می‌کنند، وظیفه خود می‌دانم در حد توانم به آنها آگاهی ببخشم که حرمت و جایگاه زبان کوردی حفظ شود. همچنین توصیه ای به همسالانم و خانواده‌هایشان دارم و آن هم این است که: اول به درس و تحصیل خود توجه کنند و در کنار آن، هنر خود را ادامه بدهند و خانواده ها از حمایت آنها دریغ نکنند.