پارلمان در معادلات قدرت دنيا
تحلیلی از سفر هیات ایرانی به سوئیس
ابتکار اتحاديه بين المجالس در گردهم آوردن روساي مجالس دنيا حول موضوع “نقش پارلمان ها در دنياي بحراني امروز” منجر به حضور کم سابقه عالي ترين مقامات قانونگذاري کشورهاي دنيا در چند سال اخير شد. اين اجلاس در محل سازمان ملل متحد در ژنو برگزار شد و وجه مشخصه آن جستجوي همکاري هاي بيشتر ميان اتحاديه پارلمان هاي دنيا و سازمان ملل متحد بود. هرچند که هنوز اين سئوال به طور جدي مطرح است که آيا پارلمان ها مي توانند از نقشي تاثيرگذار در سياست خارجي کشور خود و به تبع آن در معادلات سياست و قدرت دنيا برخوردار باشند؟
هيئت ايراني که به رياست آقاي لاريجاني در اجلاس ژنو شرکت کرده بود، چند موضوع ذيل را به عنوان هدف اصلي شرکت در اجلاس سوم سران در دستور کار قرار داد:
1- سخنراني رئيس مجلس ايران در روز افتتاحيه و بيان مواضع نسبت به مسائل بين المللي، منطقه اي، سياست خارجي جمهوري اسلامي ايران و قطعنامه پاياني
2- مذاکرات در حاشيه اجلاس با ديگر هيئت هاي پارلماني
3- ملاقات با بان کي مون دبير کل سازمان ملل متحد
4- حضور فعال در مباحث مربوط به تغيير و اصلاح ساختار اساسنامه بين المجالس با توجه به حساسيت هاي موجود مبني بر امکان منفعل ساختن اين اتحاديه در قبال تصميمات فرا اتحاديه اي.
خوشبختانه با توجه به پيگيري هاي مشترک مجلس و نمايندگي جمهوري اسلامي در ژنو، ايران در نوبت ششم سخنراني در ميان حدود130 داوطلب از سران و نواب رئيس مجالس دنيا قرار گرفت و آقاي لاريجاني در سخنراني روز افتتاحيه خود ابتکاري را مطرح کرد که طبق آن پارلمان هاي دنيا بتوانند در ساختاري فراتر از معادلات قدرت سازمان ملل متحد و با همراهي دولت ها و سازمان نقش نظارتي را بر عهده داشته باشد.
البته تجربه مجمع عمومي سازمان ملل متحد نشان مي دهد که قدرت هاي عضو دائم شوراي امنيت بويژه ايالات متحده از افزايش نقش بازيگران خارج از حيطه “حق وتو” جلوگيري مي کند چون به هر حال مديريت تحولات دنيا براي آ نها در ميان چهار قدرت ديگر داراي حق وتو، راحت تر از چانه زني با همه کشورهاي صاحب پارلمان دنيا است.
بويژه آنکه نمايندگان مجلس با پرهيز از مصلحت گرايي و برخوردهاي چارچوب گونه پروتکلي مواضع صريح تري نسبت به مسائل دنيا خواهند داشت. موضوعي که در اجلاس ژنو نيز در سخنراني اغلب روساي مجالس دنيا مشهود بود. در کل پارلمان هاي دنيا به نقش منفي دولت ها در بحران هاي امروز دنيا نگاهي انتقادي داشتند.
مذاکره با ديگر هيئت هاي پارلماني از جمله دستور کارهاي اصلي هيئت ايراني بود. تقريبا هر نيم ساعت يک ملاقات تنظيم شده بود و از اين نظر هيئت ايراني
پر مشغله ترين هيئت بود. نگاه انتقادي به معادلات قدرت امروز دنيا، اثر معکوس ميليتاريسم غربي- آمريکايي در خاورميانه، دفاع از مواضع سياست خارجي و تقويت روابط پارلماني محورهاي اصلي مذاکرات بود. اما فضاي کلي اجلاس و حاشيه هاي آن نشان مي داد که اغلب کشورهاي اروپايي و حتي دو عضو غير غربي شوراي امنيت يعني چين و روسيه نگاه مثبتي به روابط با ايران ندارند و در اين بين همسويي دو قدرت شرقي با کشورهاي غربي حتي در يک نشست پارلماني قابل تامل بود. به عنوان يکي از اعضاي هيئت پارلماني جمهوري اسلامي معتقدم که تغييراتي در ترکيب بندي تازه ميان قدرت هاي غرب و شرق دنيا شکل گرفته که نيازمند تحليل واقع بينانه تر است.
در طرف ديگر موضع نمايندگان مجالس کشورهاي اسلامي را واقع بينانه تر از مواضع دولتمردان اين کشورها ديديم. براساس تجربه پارلمانتاريسم در دنياي عرب، به ميزان افزايش قدرت و نفوذ نمايندگان واقعي کشورهاي فوق در سياست حکومت آنها راهبردهاي منطقه گرا و اسلام گرا تقويت شده و همسويي اين نمايندگان با همکاران ايراني خود بيشتر خواهد شد. البته در چند سال اخير ابتکارات مشترک مجالس اسلامي جهت پيگيري مشکلات مناطقي از دنياي اسلام همچون فلسطين تنها به واسطه نقش محدود پارلمان ها در سياست و حکومت کشورهاي اسلامي ناکام مانده است.
از جمله نقاط قابل تامل برنامه هيئت ايراني ديدار با دبيرکل سازمان ملل متحد بود. بان کي مون در ميان ده ها هيئت درخواست کننده فقط با چند هيئت از جمله هيئت پارلماني جمهوري اسلامي ديدار کرد و يک ساعت پس از سخنراني افتتاحيه خود عازم افغانستان شد. به نظر مي رسيد او حامل پيامي براي نه فقط پارلمان ايران بلکه مجموعه مسئولان جمهوري اسلامي بود مبني بر اينکه راهکاري عملياتي براي پايان دادن به مناقشه هسته اي طراحي شود. راهکاري که در آن هم حقوق هسته اي ايران تامين شود و هم به گفته ايشان دغدغه ايران برطرف شود. موضوعي که مورد تائيد طرف ايراني نيز قرار گرفت اما تاکيد شد که آمريکايي ها وهمراهان آنها اصولا به دنبال حل مشکل نيستند. اگر در آينده نزديک دبير کل در قالب يک برنامه کاري به تهران بيايد مشخص خواهد شد که اين تک ملاقات ايشان با هيئت ايراني بخشي از يک ابتکار تازه جهت جلوگيري از تشديد بيشتر اختلاف در موضوع هسته اي جمهوري اسلامي ايران است.
البته آقاي لاريجاني در اين ملاقات بخش عمده صحبت هاي خود را به وخيم تر شدن اوضاع افغانستان، بلاتکليفي ساختار سياسي عراق و محاصره غزه اختصاص داد تا به عالي ترين ديپلمات دنياي امروز بقبولاند که هنوز زخم هاي سرباز شده توسط آمريکايي ها از اضطرار بيشتري نسبت به مسائلي همچون موضوع هسته اي ايران برخوردارند و اگر در مقاطع خاص هر بحران به نقش پايمردي جمهوري اسلامي براي حل بحران ها توجه مي شد اکنون شرايط به گونه اي ديگر رقم مي خورد.
دراين بين برنامه محتوايي اجلاس، بحث اصلاح ساختار آ ي بي يو (اتحاديه بين المجالس دنيا) بود. اين اتحاديه به دنبال تقويت نقش عملياتي خود در معاملات قدرت و سياست دنيا است و دغدغه هاي جدي نيز نسبت به ميزان اختيار و اقتدار پارلمان ها و نمايندگان مجالس در کشورها وجود دارد.
کميته اي از اعضا که مسئول بررسي راهکارهاي رسيدن به اين هدف بودند يک پيش نويس جديد را آماده کرده بودند که طبق آن اتحاديه تبديل به سازمان مي شود و با اين تغيير مي تواند به سمت تصميم گيري هاي لازم الاجرا براي اعضا حرکت نمايد و با سازمان هاي همتا در عرصه بين المللي روابط بهتري را شکل دهد. ايران به همراه کشورهاي عربي و اغلب کشورهاي اروپايي با اين ملاحظه که اصلاح فوق ممکن است منجر به تضعيف نقش پارلمان ها و افزايش مداخلات خارج از حيطه نمايندگي شود با آن مخالفت کردند ولي واقعيت اين است که نمايندگان مجالس دنيا در شرايط بحراني دنيا به دنبال ايفاي نقش بيشتر هستند.
سال هاست که دولت ها به نام ملت با راهبردهاي “قدرت محور” دنيا را در جنگ، ناعدالتي و فقر نگه داشته اند و در حفاظ آهنين پروتکل هاي دولتي، نمايندگان ملت ها نيز نمي توانند در مورد اساسي ترين مسائل انساني دنيا ايفاي نقش نمايند و چه بسيار از تباني هاي امروز منطقه ما، حاصل بي اطلاعي مردم و نمايندگان آنها از معادلات قدرتي است که پارلمان ها نقشي در آن ندارند. مباحث مربوط به اصلاح اساسنامه به اجلاس پاييز آينده موکول شد و در واقع اگر هدف، افزايش نقش نمايندگان مجلس و پارلمان هاي دنيا باشد، ايران به موافقان اصلاح ساختار مي پيوندد.
* رئيس شوراي اجرايي بين المجالس مجلس شوراي اسلامي