برخورد شورای شهر با صارمی، احساسی بود
پازلي که کامل شد
همين چند روز پيش بود که همگان از رسانه هاي مختلف اخباري را در بارهي جشنوارهي هفدهم مراکزاستاني صدا و سيما شنيدند . اخباري که با تنوع و تکثر ويژهاي نيز به مخاطبان مي رسيد . اما آخرين بخش اين جشنواره که در بر گيرندهي جوايز و برندگان بود ، گوش هاي زيادي را به سوي خود جلب کرد تا بدانند که استانشان در آيينهي اين جشنواره چگونه درخشيده است ؟جواب اين پرسش تکميل کننده ي پازل عدم توفيق صدا و سيماي مرکز کرمانشاه در اين سال سپري شده است . جالب اينجاست که تنها برگزيده ي جشنواره ي هفدهم از کرمانشاه يکي از چهره هاي فرهنگي اين ديار بود که کارمند صدا و سيماي کرمانشاه نيست. پس مي توان نتيجه گرفت که ...
آنچه که در اين سالها از شبکهي استاني زاگرس و بويژه سيما شاهد آنيم ، کارنامهدرخشاني براي يک صدا و سيماي موفق در حوزهي استاني نيست . اين را همگان مي دانند که کرمانشاه با بسياري از داشته هاي فرهنگي ، تاريخي و... مي تواند بيشتر از اين در " سيمايش " جلوه گري کند.
در چرايي اين عدم توفيق مي توان از دريچه هاي مختلف به بسياري از مسائل اشاره کرد که در اين مجال فرصت آن را نمي يابم اما مي توانم به چند نکته اشاره کنم : مديريت آگاه بومي بزرگترين حلقه ي گم شده ي اين امر است.
مديريتي که آشنا به دانش روز و زيرساختهاي فرهنگي اين ديار باشد ، مي تواند از سرچشمه هاي جوشان فرهنگ و هنر اين ديار شکوهمند بهره ي کافي بگيرد و در امر رسانه اي خويش توفيق رفيقش باشد . و نيز مي دانيم که درصورت وجود چنين نيروهاي توانمندي نه تنها در امور مختص به رسانه موفق بوده ايم ، بلکه مي توانيم ادعا کنيم که در اين صورت مي توانيم از استان و ديارمان چهره اي واقعي را به مردم بنمايانيم که در آن هم مشکلات به وضوح ديده شوند و هم زيبايي هاي ديدني و شنيدني جذاب تر گردند. وجود چهره هاي تحصيل کرده ي خلاق در پس متنها، سناريوها و... يا قابل لمس نيست يا اگر گاهي هست در پس خروارها برنامه ي متوسط گم مي شوند. اين امر مي تواند به بعضي ديگر از امور نيز تعميم داده شود . مثلا کمتر نيروي خلاق با دانشي در ميان مجريان صدا و سيما ديده مي شود . اين خود مي تواند بيش از هر چيز ديگري کاستي ها را انعکاس دهد. وقتي مخاطبي اتفاقي با برنامه اي از سيما و گاه صدا برخورد مي کند و با حرفهايي کليشه اي ، اداهايي ناجور و تقليدهايي مبتدي وار مواجه مي شود ، کمتر دل به اين برنامه ها مي بندند. اينجاست که بايد به دنبال جاني تازه در کالبد نيروهاي اين مرکز بود تا با بهره گيري از تعهد و تخصص چشم براه هنرمندان ، برنامه سازان و تهيه کنندگاني باشيم که چهره اي با طراوت ، علمي ، آگاهانه و اميدوار را از اين خطه از ميهن اسلامي مان به نمايش بگذارند.
مهندس قامت پرویزی در گفتگوی خصوصی با صدای آزادی :
برخورد شورای شهر با صارمی، احساسی بود
ماه ها از کنار گذاشتن حمید رضا صارمی از شهرداری کرمانشاه می گذرد، اما هنوز هم تاثیرات مستقیم و غیر مستقیم او بر شهرداری کرمانشاه مشهود است. از بدهی هایی که از به یادگار گذاشت تا کارهای عمرانی که به اصطلاح عوام « بزک » کردن بود و البته اینک با آمدن منوچهر فخری همین بزک کردن هم قطع شده است! تا ما که روزی منتقد حمید رضا صارمی بودیم ومی گفتیم او کارها را سر هم بندی می کند اکنون بگوییم یاد صارمی بخیر!
گفتگوی ما با مهندس قامت پرویزی عضو شورای شهر و سخنگوی آن در دو بخش تقدیم می شود. بخش نخست آن که پیش روی شماست به نحوه ی برخورد شورای شهر با صارمی اختصاص می دارد که در نوع خود جالب توجه است. در بخش دوم گفتگو که هفته ی آینده چاپ می شود، پرویزی به عملکرد منوچهر فخری و مسائل مرتبط با نحوه ی انتخاب وی پرداخته که دعوت می کنیم حتماً قسمت دوم این گفتگو را نیز پیگیری می کنیم.
* هر چند ماه ها از انتخاب آقای فخری می گذرد اما در ابتدای این گفتگو لازم است به علت این انتخاب بپردازیم.
به صورت فشرده و کوتاه بگویید چه روالی طی شد که شورای شهر به فخری رسید؟
- شورای شهر خیلی زود و شاید بر حسب یک اجبار به تصمیم گیری در مورد آقای صارمی رسید.
*این اجبار چه بود؟
اجبار این بود که در قانون گفته شده که در جلسه ی اول شورای شهر بایستی در باره ی شهردار اظهار نظر شود حال یا ابقا یا تعلیق یا برکناری.
*حال چه اجباری به برکناری بود؟
-این تغییر از قبل بسته شده بود. حتی در آن شرایط جایی برای تعدیل وضعیت وی نبود. خصوصا یکسری از دوستان که تفکرشان در آن مقطع غالب بود.
*یعنی قبل از تشکیل جلسه ی رسمی شورا، اعضا با هم جلسه گذاشته و به این نتیجه رسیده بودند؟
-بله و تصمیم برای تغییر وی گرفته شد. فضا به گونه ای بود که جای تحلیل و نقد این تصمیم وجود نداشت. حتی من پیشنهاد دارم که وی (صارمی ) را به شورای شهر فرا بخوانیم و در چند جلسه عملکردش را تحلیل کرده و درخواست هایمان را از او بخواهیم. معتقدم اگر خواسته هایمان را می دادیم و حتی سطح این خواسته ها را بالاتر بردیم که او از عهده اش بر نیاید می گفتیم که نتوانسته با ما کار کند.
* یعنی تصمیم شورا احساسی بود؟
- قطعا برخورد شورای شهر با صارمی ، احساسی بود. فضایی بود که گفتن این جمله که حالا ایشان را بیاوریم ببینیم می تواند کار کند یا نه یک جرم محسوب می شد؟
* اینک می گویید با صارمی احساس برخورد شد نتیجه گیری شخصی شما است یا سایر اعضای شورا نیز به این نتیجه رسیده اند.
- آن روزها نمی شد روی این قضیه اظهار نظر کرد، چون می خواستیم جو، آرام نشان داده شود...
* سوالم این بود که سایر اعضای شورا نیز به ین نتیجه رسیده اند که در آن مقطع احساسی عمل کردند؟ -
- در دیدگاه بعضی از دوستان ، این هست که احساسی برخورد شد. اما دیدگاه تند رویی که از روز اول این برخورد را داشتند هنوز هم براعتقاد خود هستند. ولی من از اول اعتقاد داشتم این تصمیم تبعات سنگینی برای ما دارد.
* اعضای شورا چه مشکلی با صارمی داشتند که این برخورد را انجام دادند؟
- بخشی از این قضیه نوعی تصفیه حساب بود یعنی ادامه ی نبرد قبلی . شورای این دوره با ادامه نبرد قبلی در بعضی دیدگاه ها شروع به کار کردو خیلی تلاش کردیم که این ذهنیت نبرد را تعدیل کنیم .
* یعنی مناقشه ای شورای سوم...
- بله مناقشه های شورای سومی که منحل شد وارد شورای میان دروه ای سوم شد. این طبیعی بود . دوستانی که آن نبرد را نیمه کاره می دانستند ادامه آن را در کنار گذاشتن بدون فوت وقت بدون یک حکم و سوال وجواب آقای صارمی دیدند.
* فکر می کنم آقای صارمی هم چندان اهل تعدیل نبود؟
- چون صحبتی با وی نکردیم نمی دانم اهل تعامل بود یا نه . ما حتی یک کلمه برای تعامل با ایشان صحبت نکردیم. د راین شرایط نمی توان قضاوت کرد. البته اگر به صورت کلی بخواهیم تحلیلی از وضعیت وی ارائه کنیم و تفکر فرد محوری داشت. وی از یک فضای جمعی و پارلمانی نمی توانست به خوبی کار کند.
اصلا این طور به وی گفته شده بود که یک تنه فکر کند، تصمیم بگیرد و اجرا کند. نیروی حمایتی اش هم خیلی قوی بود. بنابراین دغدغه ای برای اجرای تفکراتش نداشت و لو اینکه در بعضی جاها تفکراتش خیلی غلط بود و صدمات ریشه ای و جبران ناپذیری به شهر کرمانشاه زد که تا همیشه آثار آن بر شهر کرمانشاه خواهد ماند.
*نمونه های آن را بگویید.
- واضح ترین و ملموس ترین آن در بخش ساخت و ساز است . یعنی تراکم بی رویه ای که د رسطح شهر فروخته شد. همین امروز که از ابتدای کسری عبور می کردیم دو ساختمان 6 طبقه دیدم که ساخته شده در حالی که میان این دو یک ساختمان 11 طبقه است. پروانه ساخت این 11 طبقه زمان آقای صارمی صادر شده است. این آسیبی است که برای همیشه می ماند. خط آسمانی که این به ما می دهد یک اغتشاش و خط آسمان به هم ریخته است.
* چون این بحث فنی است می توانید طوری بگویید که مخاطبانی که اطلاعات فنی ندارند متوجه شوند این کارها چه آسیب وضرری به شهر رسانده است ؟
- ببینید؛ من در آن مقطع عضو کمیسیون ماده ی 5 بودم . برای بر خیابانهای اصلی فرمولی داده بودند که فقط عرض خیابان تعیین کننده تنراکم برای واحدهای مسکونی بود.نهایتا نیز بخث پارکینگ پیش می آمد. به عنوان مثال عرض کنم، پلاک های بر خیابان سی متری عمدتا 200 متری هستند.
در این جا به یک پلاک 200 متری ، 2 طبقه زیر زمین و پارکینگ و بعد تجاری و چندمین طبقه اداری مجوز می دادیم. در یک زمین 200 متری که بر خیابان آن 10 متر می شود باید هر 10 یک رمپ برای زیر زمین داشته باشیم. تصور کنید بر یکی از انسانی ترین خیابانهای شهر( انسانی که می گویم یعنی انسان محور یا پیاده محور که محل تفریح وخرید مردم است) هر 10 متر یعنی 7 متر فضا و 3 متر محل عبور ماشین، آن هم رمپی که باید به قعر آن ساختمان برود. تصور شما از این محیط چیست مادری که فرزندش را می برد که مثلا یک جفت کفش برایش بخرد هر 7 متر که قدم بر می دارد، یک بار در معرض خطر برخورد و تصادم با ماشین است. این جا دیگر انسان از فضای شهر حذف شده است. آن هم خیابان سی متری که از زیباترین و انسان محورترین خیابانهای شهر است. یکی از آسیبها این است که بنده همان زمان به کرات آن را درکمیسیون ماده 5 به همکاران تذکر دادم، گفتم این یک آسیب هولناک و ضربه ی مخوفی بر پیکره ی شهر کرمانشاه است.
* واکنش آقای صارمی به این انتقادات چه بود؟
- پاسخ خاصی نداشت. اصلا پاسخ نمی داد. از هر جایی که پول به شهرداری وارد می شود وی می پذیرفت واینکه این پول به چه قیمت و با چه کیفیتی وارد سیستم می شود برای آقای صارمی مهم نبود. این پولها شرایطی را به وجود آورد که ما برای همیشه آسیب آن را با خود داشته باشیم.
* بحث هایی هم درباره ی هزینه سازی برای شهرداری در اواخر دوره ی صارمی مطرح می شود. این هزینه سازی ها انجام شده؟
- آقای صارمی حدس می زد که با ترکیب جدید شورا نتواند کار کند و نخواهد ماند. در آن چند ماه آخر، وی سرعت فوق العاده ای به کارهای عمرانی شهر داد، منتهی با چند ویژگی . یکی اینکه کارهای عمرانی در جاهایی بود که نمود بیشتری داشت تا مردم ببینند. دیگری این که کیفیت این کارها خیلی پایین بود. مثلا کف سازی که می کردند به این صورت بود که خاک نرم را در داغی تابستان پهن می کردند و 5 سانتی متر ملات روی آن می ریزند و سنگ می گذارند .
می دانستم که نهایت عمر آن 6 ماه است. هر کس با حد اقل دانش فنی می فهمید که این فقط برای مدت زمان کوتاهی دوام می آورد. آن کارها با این کیفیت ساخته شدند که هزینه های سنگینی برای شهر کرمانشاه به بار آورد. نهایتا بعد از رفتن وی، پیمانکارانی که تعدادشان زیاد بود و آن کارها را انجام داده بودند طلبکار شدند و هنوز هم گرفتار آنها هستیم که از شهرداری طلب دارند. البته بعضی ازآنها متحمل آسیبهایی شدند بطوری که زندگی شان را برای شهرداری هزینه کرده اند ولی الان ، شهرداری پولی ندارد که طلب آنها را پرداخت کند.