فضای مه آلود وبلاگ نویسی

اصولا در دنیای امروز بی توجهی به دنیای مجازی اینترنت برای هر انسانی که طالب علم و اطلاعات تازه است ، امری غیر عادی تلقی می شود . ما نمی توانیم از تحولات اطراف خود بی اطلاع باشیم و همین امر ما را به سوی ابزارهایی می کشاند که به سهولت بتوانیم به یافته هایمان برسیم. »وبلاگ « یکی از این ابزارهای قابل دسترس است که می تواند براحتی داشته های خوب ذهنی و خبری ما را با سرعتی چشمگیر به دنیا برساند. اما نکته ای که حائز اهمیت است این است که ما باید روش استفاده ی درست از این ابزار را یاد بگیریم و سپس از آن بهره ببریم.

شاید اولین وبلاگ هایی که توانستند با کمیت قابل توجهی در این دیار کاربران بسیاری را به سوی خود بکشانند ، وبلاگ های ادبی بودند . شاعران و داستان نویسان  به سرعت  خود را برای ورود به این عالم آماده کردند و اتفاقا هنوز هم بخش عمده ای از وبلاگها در این زمینه فعالیت می کنند . از آنجا که ادبی نویسان با نام و نشان وارد این عرصه شده اند ، به یقین می توان گفت که کم حاشیه ترین وبلاگ نویسان به شمار می آیند.

اما آنچه که می توانست و هنوز هم می تواند فضای وبلاگ نویسی را دستخوش اضطرابی منفی کند، زایش پی در پی وبلاگهایی بی نام با بار خبری بوده اند . همین که وبلاگی بدون نام نویسنده منتشر می شود به گمان ، نویسنده را در حاشیه ی امنی قرار می دهد و او را جسور تر می کند که اخباری غیر موثق را بر روی خروجی وبلاگش قرار دهد و اینجا ابتدای ابتذال خبرنویسی مجازی است . البته این نکته هم گفتنی است که معدود وبلاگهایی در استان بوده اند که با نگاهی درست اما بی نام به کار خود ادامه داده اند . ولی در کل نبود نام و نشان  برای یک بلاگر می تواند وی را وارد خطوط قرمز اهانت و ... کند.

از دیگر سو بیشتر وبلاگ های خبری ناشیانه فقط اخبار دست دوم سایتهای دیگر را در وبلاگ خود می گذارند که اکثر وبلاگ های ما ازاین امر مستثنی نیستند. اگر چه این سالها حتا روزنامه ها نیز به گونه ای تنها چاپ کننده ی مطالب اینترنتی شده اند، اما نشریات مکتوب حداقل توجیه مناسبی دارند و آن اینکه خیلی ها امکان دسترسی همیشگی به اینترنت ندارند اما وبلاگ ها چه؟ کافی است تنها به مرجع خبر رفت یا آن را از جستجوگرانی گرفت . کیفیت خبر ، زیبایی سایت مرجع وبسیاری برهان های دیگرما را از وبلاگهای بی روح بیزار خواهد کرد . مشکلی که این سالها گریبانگیر وبلاگهای خبری است ، این است که خبرنویسان از خبر بی خبرند !! چگونگی تنظیم ساده ی یک خبر را هم شاید نمی دانند. پس مهمتر آن است که هم وبلاگ را بشناسیم و هم »خبر« را . سپس خبر نویسی کنیم.

این روزها سه وبلاگ مشهور خبری بنا به دلایلی که من نگارنده نمی دانم ، وبلاگهایشان را تعطیل کرده اند که آخرین و مهمترین آنها » بصیرت «  است . بصیرت از جمله وبلاگهای تاثیر گذار استان بود که برای بسیاری ، یک خبر رسان خوب به شمار می رفت . امیدواریم در غیبت وبلاگهایی از این دست ، شاهد تولد وبلاگهای خبری شفاف ، موثق ، حرفه ای و صادقی باشیم که تنها حرف دلشان ترقی استان و فردای روشن این دیار باشد

 

آیا کوهنورد کرمانشاهی برمی گردد!؟

 

حسین رضا اعظمی دبیر آموزش و پرورش ناحیه یک کرمانشاه در حین کوهنوردی دچار بهمن شد و پس گذشت ده روز هنوز مفقود است . وی که نهم بهمن ماه به همراه یک گروه کوهنوردی به کوه دالاخانی سنقر صعود کرده بود ، در حین بازگشت در حالیکه ستونی حرکت کرده بودند و وی در آخر ستون در حال پایین آمدن بود ، به ناگاه دچار سقوط بهمن شد. به طوری که وی و دو تن دیگر گروه که در آخر حرکت می کردند در زیر برف ماندند اما دو تن دیگر از حادثه نجات یافتند وحسین رضا اعظمی  تنها مفقودی این جمع نام گرفت . از آن زمان تاکنون گروههای بی شماری در پی یافتن وی به دالاخانی رفته اند اما دست خالی برگشته اند در این رابطه فردا نیز تلاشهای چشمگیری صورت خواهد گرفت.

دبیر هیات کوهنوردی استان کرمانشاه گفت: تیمی متشکل از 40 کوهنورد برای یافتن قربانی کوه دالاخانی به منطقه اعزام می شود.

کیومرث لارتی ، در خصوص ادامه عملیات کاوش جسد کوهنورد مفقود شده کرمانشاهی در کوه دالاخانی سنقر که از 10 روز پیش بر اثر ریزش بهمن در این منطقه مفقود شده است، اظهار داشت: تیم تجسس 30 نفره شهرستان کرمانشاه امشب به سوی شهرستان سنقر حرکت خواهد کرد و فردا (20 بهمن) به همراه 10 نفر از کوهنوردان شهرستان سنقر به منطقه اعزام می شود تا عملیات کاوش را ادامه دهند.

لارتی در ادامه تصریح کرد: عملیات کاوش از ساعت چهار صبح آغاز خواهد شد و تا بعد از ظهر ادامه پیدا خواهد کرد، زیرا شرایط جوی منطقه اجازه کاوش بیشتر در طول یک روز را به تیم نخواهد داد.

وی در خاتمه با اشاره به اینکه خانواده متوفی در روزهای ابتدایی حاضر به قبول خبر مرگ کوهنورد یاد شده نبودند، اظهار داشت: فرد مفقود شده یقینا فوت کرده است، زیرا در زمان ریزش بهمن و در خوشبینانه ترین حالت، یعنی ایجاد فضا در زیر لایه برف برای دریافت اکسیژن بیشتر، کوهنورد گیر افتاده در دام بهمن تنها نیم ساعت می تواند به حیات خود ادامه دهد.

گفتنی است اعظمی از دبیران خوشنام ، متین و دوست داشتنی کرمانشاهی است که سالهاست به شکل حرفه ای به کوهنوردی می پردازد.همراهانش از حسن خلقش در کوه گردی تعریف می کنند و می گویند آنقدر لطیف اندیش است که حتا از گذاشتن پا بر روی گیاه و سبزه بشدت ناراحت می شود .نیز می گویند این چند شب دخترانش خواب دیده اند که او برمی گردد . یکی از نزدیکان این کوهنورد کرمانشاهی می گوید : وی بارها آرزو کرده است که جسدش در کوه دفن شود . برای این دبیر عزیز کرمانشاهی آرزوی سلامتی می کنیم .


 

جولان بيل مكانيكي در آثار تاريخي كرمانشاه
گروه خبر: از چندي پيش شاهد انفاقاتي ناخوشايند در حوزه‌ي ميراث فرهنگي استان هستيم كه  حل آن نياز به عزمي جدي دارد . كرمانشاه گنجينه‌ي عظيمي از ميراث ماندگار نياكان ماست .گنجينه‌اي كه اگر به درستي مديريت شود مي تواند دريچه هايي روشن بر شكوفايي اين ديار بگشايد و در غير اين صورت معضل مديريت فرهنگي مي تواند اين داشته هاي بزرگ را از مابگيرد .
ايسنا از يك اتفاق  تلخ ديگر خبر مي دهد :‌ اينجا کرمانشاه است؛ نخستين ماواي بشر، شهر سنگ و آب، شهر بناهاي باستاني، شهر معابد و کتيبه ها، شهر تاريخ و تمدن، شهر تپه ها و غارها و ... آري، اينجا کرمانشاه است، شهر گنجينه هاي مدفون.
شايد برخي از مردم اينگونه تصور کنند که اين گنجينه هاي مدفون شده متعلق به خود مردم کرمانشاه است، پس اين يک فاجعه بزرگ نيست که مردم اين شهر از گنجينه هاي شهر خود بهره مند شوند!؟
از سوي ديگر اغلب مردم استان معتقدند که اين گنجينه ها، سرمايه هاي ملي است و تنها متعلق به نسل حاضر نمي باشد که عده اي بخواهند از آن بهره مند شوند بلکه مي بايست، اين گنجينه ها براي نسل هاي آتي نيز در مکاني به عنوان ميراث هزاران ساله و افتخار تاريخي شان نگهداري شود.
.... بگذريم ... آن چيزي که مهم است، اين است که کرمانشاه شهر گنجينه هاي مدفون شده است که سودجويان از هيچ فرصتي براي دست برد به آن کوتاه نمي آيند.
در اين بين هر از چندگاهي شايعات مختلفي مبني بر پيدا شدن يک نيم تنه تماما طلا انسان، ده ها خمره مرمرين پر از سکه هاي طلا، سر سنگي داريوش، کتيبه مدفون شده داريوش، جسد موميايي شده گئومات مغ و ...  نيز به گوش مي رسد.
کار به جايي رسيده که برخي از حفاران که حوصله چنداني در کند و کاو موشکافانه براي يافتن گنجينه هاي مدفون ندارند، در حرکتي غير قابل تصور با بيل مکانيکي اقدام به کند و کاو و حفاري آثار باستاني استان مي کنند.
اگر نگاهي به تپه هاي بي شمار باستاني استان بياندازيم، اغلب آن ها را همراه با گودال هاي متعدد مي بينيم که (ايسنا)  در گزارش هاي پيشين خود به اين نکته در سطح استان اشاره کرده بود.
بايد گفت که استان کرمانشاه آنقدر وسعت مناطق باستاني و تاريخي دارد که سازمان ميراث فرهنگي استان براي کنترل و محافظت از آن همواره با مشکل مواجه است. هر روز بر تعداد گودال هاي روي تپه ها و مناطق تاريخي و باستاني استان افزوده مي شود و خدا مي داند که در نهايت اين گنجينه هاي کشف شده به دست چه کساني مي رسد.
نکته بسيار جالب توجه اينجاست که با تمامي تفاسيري که در بالا شرح داده شد و حجم بالاي آثار مکشوفه، استان کرمانشاه هنوز حتي يک موزه آثار تاريخي هم ندارد و اما مي توان به جرات گفت که خانه بسياري از قاچاقچيان اشياء عتيقه در کرمانشاه به خودي خود موزه تمام نمايي از آثار کشف شده اين استان است.
گرچه سال هاست که اداره ميراث فرهنگي استان کرمانشاه درصدد احداث يک موزه به اصطلاح بزرگ در غرب کشور است که مي توان گفت قدمت ساخت اين موزه، به اندازه آثاري است که قرار است روزگاري در آن نگهداري شود.
اما نکته جالب که هدف اصلي از نگارش اين گزارش هم همين بود، يورش جديدي است که سارقان اشياء عتيقه به تپه گاکيه يکي از تپه هاي مربوط به دوران پيش از تاريخ منطقه مرکزي کرمانشاه برده اند.
اين يورش آنچنان غير قابل تصور است که ذکر آن هم براي نگارنده بسيار ناگوار است.
.... حدود چند روز پيش دوستداران ميراث فرهنگي استان با سرويس ميراث فرهنگي اين خبرگزاري تماس گرفته و از حفاري با بيل مکانيکي بر روي تپه گاکيه خبر دادند. که براي اطلاع يافتن از صحت اين موضوع خبرنگار و عکاس اين خبرگزاري به محل تپه گاکيه رفتند و از نزديک عمق فاجعه را به چشم ديدند.
اين سارقان که گويا ديگر حوصله کند و کاو هم نداشتند، اين بار با بيل مکانيکي به سراغ اين تپه هزاران ساله رفته و چندين نقطه از آن را حفاري کرده اند.
اين حفاري ها که آثار چنگ هاي بيل مکانيکي به وضوح در آن قابل مشاهد است، در يک نقطه به عمق 6 متر، در نقطه ديگر به عمق 4 متر، در نقطه ديگر به عمق 3 متر و حتي در يک نقطه که گويا با بيل و کلنگ دستي صورت گرفته به عمق بيش از 10 متر است.
وقتي خبرنگار ايسنا به سراغ اهالي روستا رفت تا از شرح واقعه مطلع شود، علي رنجبر مسئول شوراي روستاي گاکيه ( اين روستا در نزديکي تپه تاريخي گاکيه قرار دارد)، با تشريح آنچه که بر سر تپه گاکيه آمده است، گفت: حدود يک هفته پيش بود که ما از اين حادثه خبر دار شديم و سريعا به محل تپه رفتيم که ديديم، عده اي با بيل مکانيکي اقدام به حفاري در چند نقطه از اين تپه تاريخي کرده اند.
وي که داراي کارت افتخاري حفاظت از ميراث فرهنگي براي تپه تاريخي گاکيه بود، با ابراز تاسف عميق از واقعه رخ داده، افزود: پس از مشاهده واقعه رخ داده، موضوع را بلافاصله به ميراث فرهنگي استان و همچنين پاسگاه انتظامي منطقه اطلاع داديم.
رنجبر ادامه داد: متاسفانه طي ساليان گذشته اين تپه تاريخي هرگز از گزند و يورش قاچاقچيان اشيا عتيقه در امان نبوده است