شماره ی تازه ی صدای آزادی رو دکه رفت
غفلت مديران فرهنگي و تخريب آناهيتا
ميراث ماندگار فرهنگي و آثار ارجمند باستاني از مهمترين گنج هاي هر تمدني به حساب مي آيد که مردمان آن حوزه ي جغرافيايي، نسل اندر نسل، به آن افتخار مي کنند. بعلاوه، اين آثار مي توانند مايه ي رونق و شکوفايي فرهنگي، اجتماعي ، اقتصادي و ... شوند و روزانه مسافران و جهانگردان متعددي براي ديدن آن عظمت و فخر باستاني از آنجا ديدن کنند.
متاسفانه در استان ما اين گنجهاي ماندگار روز به روز در زير گرد وغبار غفلت مديران فرهنگي به فراموشي سپرده مي شوند. بيستون بزرگ، طاق بستان تاريخي و دهها اثر ماندگار ديگر که بزرگترين ميراث ماناي باستاني ايران بزرگ به حساب مي آيند، حال وروز خوبي ندارند و تلختراز همه ي اينها بي توجهي به آناهيتاي کنگاور است. سايتهاي ايسنا و ايرنا از چند روز پيش خبر تلخي را بر روي خروجي خويش قرار داده اند و با اصراري دانش ورزانه پيگير اين خبر ناگوارند:" ساخت و سازهاي غيرقانوني در اطراف معبد آناهيتا چند ماه پيش در شهرستان کنگاور صورت گرفت که با حکم دادگاه متوقف شد. "
سوال اينجاست که چرا اين قدر مسئولان ميراث فرهنگي بايد غافل باشند تا از سر ناآگاهي از اين اتفاقات ناگوار بيفتد. آيا وقت آن نيست که به جاي بي توجهي به آثار ماندگار باستاني اين ديار، گامي براي رونق آنها بر داريم و همچون استانهاي فارس، اصفهان و ... کرمانشاه را قطب گردشگري کشور بگردانيم.
اميدواريم روزي فرا نرسد که کلنگ به دستان سراغ بيستون و طاق بستان و طاق گرا وعمارت خسرو و ... بروند و تازه بعد از مدتي بيدار شويم و براي خالي نبودن عريضه از دست عده اي شکوائيه اي تسليم دادگاه کنيم.
اين سي برگزيده !
اصولا کمتر به برنامه هاي تلويزيون علاقه مندم واين روزها در حال تکميل پايان نامه اي هستم که به ريختار شناسي شخصيتهاي حماسه هاي فارسي و کردي مي پردازد. دوستي زنگ مي زند، پس از سلام و احوالي ، مي گويد شبکه سه را نگاه کن. بچه ها را راضي مي کنم که از شبکه مورد علاقه شان صرف نظر کنند و اجاز دهند تا نظاره گر برنامه ي خوبي که شبکه سه به طور زنده پخش مي کند ، باشم. برنامه صبح انقلاب است و دو تن از مجريان در سالن جلسات استانداري برنامه اي را با اين عنوان شروع مي کنند. استاندار محترم کرمانشاه که حدس مي زنم اين روزها جزو سخت ترين ايام کارهاي زندگيشان باشد، با متانت و آرامش جملات خوبي را بيان مي کند و مي رود.
مجري وعده مي دهد که قرار است سي برگزيده ي استان معرفي شوند. پس از مدتي کوتاه ، استاندار وشخصي از طرف صدا وسيماي کرمانشاه به روي سن دعوت مي شوند تا هدايا را به برگزيدگان بدهند. با پروفسور شمسي پور، نامها يکي پس از ديگري خوانده مي شود تا به برگزيدگان فرهنگي مي رسد اين قسمت را با تاملي ويژه پشت سر مي گذارم و در نهايت کار خوب برنامه ريزان را در باره ي حضرت آيت الله نجومي تحسين مي کنم و بسيار خوشحال مي شوم وقتي که نام يکي از دانش آموزانم را به عنوان برگزيده ي جشنواره ي خوارزمي مي شنوم . جواني که مي تواند در آينده حرفهاي بسيار ي براي گفتن داشته باشد.
همين برنامه را اگر با حرکت اسلوموشن دوباره ببينم جملاتي از اين دست به ذهنم مي آيد.
1- اصولا آدمي سياسي نيستم و تعلق خاطري به سياست ندارم اما جداي از اين نکته قطعا اين سوال به ذهن من وبسياري ديگر خطور کرده است که ملاک ومعيار اين انتخابها چه چيز هايي بوده است . نکته ي حائز اهميت اين است که نمي توان چيستي اين انتخاب را مستقيما به مهندس هاشمي مربوط دانست يا لااقل اين که استاندار محترم هنوز مشاوران فرهنگي قابل اعتمادي را انتخاب نکرده اند.
2- معتقدم که نامهاي با احترام نبايستي اينقدر در هر مجلسي و به هر بهانه اي تکرار شوند. چرا که اين را برزگان گفته اند که تکرار ملال آور است . مطمئنم که اين چهره هاي خوبي که نامشان معمولا تکرار مي شود خود نيز خوش ندارند که به تکرار برسند و از ديگر سو مسئولين محترم بايد در کنار درختان تناور به ياد آبياري نهال ها و توجه به درختان جوان باشند که در اين صورت است که مي توانيم خوش بيني و اميد را درميان همه ي نسلها تقسيم کنيم نه آن شخصي که نيازي به گفتنهاي به به و چه چه هاي هميشگي ندارد ...
3- اگر گامي فراتر از اين بنهيم مي توانيم به اين نکته نيز اشاره کنيم که ممکن است در افواه عامه اين سوال پيش بيايد که فلان شخص فرهنگي مگر در کارنامه اش چه دارد که خيلي از ديگران ندارند و مهمتر آنکه چه خدمت درخشاني به فرهنگ اين ديار کرده است.
4- در جايي که چهره هاي فرهنگي تاثير گذاري در اين استان وجود دارند و مردم از تريبونهاي مختلف حضور گرم ، اميد بخش ، تاثير گذار و ارزنده ي آنها را مي بينند و مي شنوند و مي خوانند. شايسته نيست که از آنها غافل باشيم .
مگردر اين استان چند دکتر معصومي قلبشان تند تند مي زند تا قلب انساني از تپش نيفتد؟ مگر چند اردشير کشاورز در اين استان وجود دارد که تاريخ مجسم و گوياي کرمانشاه عزيز باشد؟ مگر چند ...؟و مگر چند ...؟
شايد اين برنامه بتواند تلنگري باشد که هم مسئولين نگاهشان را تازه تر کنند و هم با حضور مشاوران تازه تر درکنارشان ،همه ي سطوح ولايه هاي اجتماع ما ديده شوند. چرا که در اين ماه هاي اخير رويکردهاي دولت به فرهنگ مي تواند اميدوار کننده باشد و استان فرهنگي کرمانشاه نيز نياز به برنامه هاي کوتا ه مدت و دراز مدت قابل توجه دارد و آخرين پرسش اينکه چرا در اين گونه برنامه ها فرهنگ بومي ، اصيل و متعهد ما هيچ گونه جايگاهي ندارند؟
حاشيهاي بر انتخاب معاونين و مديران كل استان در گفتوگو با تجري؛
كرمانشاه به
ايدههاي تازه نياز دارد
اززمان سکانداري مديريت کلان استان توسط مهندس سيد دادوش هاشمي تا امروز مدت زيادي مي گذرد.
اما بسياري از تغييرات و تحولات مديريتي در استان که در انتظار نوشدن هستند، معطل مانده اند. در يک نگاه به ماههاي قبل از انتخاب آقاي هاشمي تا امروز در استان شاهد حضور جريانات موافق و مخالفي بوده ايم و به گونه اي حاشيه هايي نيز براي اين مديريت ( البته قبل از انتخاب رسمي ايشان ) ساخته شده بود. اما بالاخره آن همه حواشي به کنار رفتند وامروز مدير کلان استان، خود را براي آزموني ديگر آماده کرده است . اين آزمون ، انتخاب معاونين و مديران کل استان است.
سئوال اين است که مهندس هاشمي چه طرحي را براي اين کار فراهم کرده است؟ فرهاد تجري در گفتگو با صداي آزادي به نکات قابل توجهي اشاره دارد . وي معتقد است که اکنون استان از ميان گزينه هاي موجود براي تصدي استانداريش حضور فردي را شاهد است که جزو متخصص ترين گزينه هاي موجود است.
او به شکلي علمي با مديريت و برنامه ريزي کلان آشناست و جدا از مديريت حزبي، احساسي و گروهي با نگاهي کارشناسانه وارد شده است و کارگزار دولت است با تفکرات وآرمانهاي اين دولت. نماينده ي قصرشيرين ادامه مي دهد : استاندار، بي شک در صدد است تا مديران موفق، علمي و کارشناس را در پست هاي مهم بگذارد. چرا که بي شک آنها مي توانند بازوان توانمند او باشند.
از همين روست که براي انتخاب معاونين ومديران کل با حرکتي حساب شده گام برمي دارند.
فرهاد تجري با ذکر اين نکته که مهندس هاشمي فضا و محيط استان و شرايط حاضر را درک کرده است ، بر همين اساس نياز به کارشناسان مجرب براي جذب اعتبارات کلان ملي دارد. بي شک انتخاب و چينش اين نيروها کاري دشوار خواهد بود و زمان بر است اما نياز است که هر چه سريعتر اين امر مرتفع گردد.
نايب رييس کميسيون قضايي مجلس شوراي اسلامي با ذکر اين نکته که وي وارث دو معاونت بلا تصدي گذشته است و همچنين دو معاون مستعفي دارد، بايد شاهد گامهاي دقيق ، سريع و کارشناسانه ي او باشيم. وي در پايان به نکته ي مهمي اشاره مي کند: اکنون دراستان وجود افراد و سلايق در چنبره ي مديريت سنتي نيزمي تواند چالشي براي ايده هاي تازه باشد. بعضي از مديران سنتي براي بقاي خويش تلاش دارند اما استان کرمانشاه با مديريت تازه نياز به مديران متخصص، علمي و آشنا به تحولات روز دارد تا موجبات تحول سريع، جدي و اساسي براي اين ديار باشد.
فلاحت پيشه:
چراكرمانشاه فقط بر روي كاغذ قطب كشاورزي است؟
در جلسه اي با حضور وزير جهاد کشاورزي و مجمع نمايندگان استان کرمانشاه ، استاندار و رئيس سازمان جهاد کشاورزي استان مسائل و مشکلات مربوط به بخش کشاورزي استان مورد بحث و بررسي قرار گرفت. اين نشست که بر اساس محوريت قطب کشاورزي انجام گرفت، روئين تن رئيس سازمان جهاد کشاورزي استان گزارشي ازطرح قطب کشاورزي و روند تهيه طرح جامع را با توجه به قابليت هاي استان توضيح دادند. در ادامه جلسه کرمي راد ، اميني، فلاحت پيشه، تجري، زماني، فدايي و حسيني هر يک مشکلات و نقطه نظرات خود را مطرح نمودند. هاشمي استاندار کرمانشاه نيز در اين نشست پتانسيل هاي عالي استان از لحاظ شرايط آب و هوايي و نياز به برنامه اي عمل کردن در همه ابعاد کشاورزي، دامي، باغي و... توضيحاتي ارائه نمودند.
محورهاي اساسي صحبت هاي دكتر فلاحت پيشه در جلسه با وزير جهاد كشاورزي:
1.جناب آقاي وزير از آقاي روئين تن بخواهيد به جاي ارائه اين آمارها "آمار كشاورزان ورشكسته شده استان را به شما اعلام نمايد.چه حمايتي ازكشاورزاني شده است كه به علت خشكسالي-خشك شدن چاهها و بي ساماني بازار توليدات كشاورزي ورشكسته شده اند؟
2. چراكرمانشاه فقط بر روي كاغذ قطب كشاورزي است و در مواردي همچون براورد خسارات خشكسالي نظرات كلي هواشناسي را بر نظرات كارشناسي جهاد كشاورزي برتري مي دهند و حتي مثل براوردهاي سال جاري برخي مسئولان كشاورزي استان به توجيه گر اين برخورد ناعادلانه تبديل شده و با طرح ادعاهايي همچون پاشيدن كود شيميايي اضافه و... كشاورزان را مقصر جلوه دادند.
3.اگر چغندر قند يك محصول استراتژيك است چرا مرگ تدريجي ان را در استان كرمانشاه به نظاره نشسته ايد؟همين رئيس سازمان جهاد کشاورزي استان در جلسه دو سال پيش اسلام اباد غرب كه براي احداث يك كارخانه قند 10 هزار تني در اسلام اباد تشكيل شده بود گفت با توجه به اينكه برداشت تن در هكتار اين منطقه سه برابر ميانگين كشور است ما تا دو سال براي تامين محصول چنين كارخانه اي در استان خودكفا مي شويم.امسال نيز كشاورزان حتي نتوانستند به علت افت قيمت هندوانه توليدشده را برداشت نمايند.
4.چرا برغم دو ميليارد تومان هزينه صورت گرفته گلخانه اسلام اباد غرب به بهره برداري نمي رسد؟
5.در كل معتقدم جهاد كشاورزي استان از بدنه كارشناسي قوي و خدومي برخوردار است كه متاسفانه به دو دليل ضعف مديريت كلان و ضعف هاي ساختاري از پتانسيل انها استفاده لازم نمي شود.