بسم الله الرحمن الرحيم

جناب آقاي مهندس هاشمي استاندار محترم كرمانشاه

زماني كه خبر از تغيير استاندار مطرح شد از اولين كساني بودم كه به شدت از اين امر ناراحت شدم و دعا كردم آقاي مهندس غفوري فعلا استاندار بماند. اما زماني كه از زبان دانشجويانم كه كارمندان فعلي شما هستند شنيديم كه حضور شما به آرزوهاي من لطمه اي وارد نمي كند وروند اجرايي آنرا تسريع مي بخشد بسيار شادمان گشتم .....

آقاي استاندار ؛ بيش از يك دهه است كه تمام آزروهايمان را در تاسيس و راه اندازي دانشكده ی هنر در يكي از دانشگاههاي استان با خود به همه جا كشانده ايم ولي نتيجه اي حاصل نشده است . نمي خواهم حضرتعالي را به سابقه ي اين مكاتبات ودرخواست ها ارجاع نمايم . اما همين را بدانيد كه 3-2 سال طول كشيد كه آقاي دکتر ترك نژاد را متقاعد نموديم كه استان كرمانشاه با اين سابقه تمدني و هنري ، امروزه در هنرمعاصر ايران جايگاهي ندارد و بدين منظورلازم است سازه هاي شكل گيري فرهنگ وهنر را در آن تقويت نمود . ايشان سالهاي آخر رياستشان به اين نتيجه رسيدند كه دانشكده ي هنر را دركنار گروه معماري دانشگاه رازي با كمك مديران وقت آن دانشگاه راه اندازي نمايند .اما بخت ياري نكرد و تقدير يار نبود وقبل از اجرايي شدن اين آرزوي ما آقاي دکترترك نژاد استان را ترك كرده وآقاي مهندس غفوري مديريت استان را عهده دار گرديدند .

دوباره آرزويمان را به دوش كشيده وهمه ی واسطه ها وساطت كردند تا آقاي استاندار به نتيجه اي برسد كه استاندار قبلي به آن رسيده بود وحرکتهائی درجهت اجرائي نمودن آن کرده بود .اما مگر مي شد براساس تجربيات استاندار قبلي و تصميم او پيش رفت !؟! آقاي استاندار بايد خود به نتايج اجرايي دست مي يافت و اين مسئله هيچ ارتباطي به زمان، آرزوي فرزندان كرمانشاهي و جامعه هنرمندان این دیار نداشت !!

سرتان را درد نياورم ، درخواست ها و تمناها و پيام ها براي ايشان هم ادامه داشت كه تقريبا شش ماه پيش يعني همان پروسه ها طي شده استاندار قبلي طي شد تا اینکه مدتی پيش ، بعد از نزديك به 5 سال آقاي استاندار چراغ سبز حركت نرم به اين سمت و سوي را زدند و دانشگاه رازي هم متقاعد شده بود كه در كنار گروه معماري بحث راه اندازي دانشكده ی هنر را پي گيري نمايد . آنهم به شرط وشروطي كه اگر استاندار فلان فضاي مورد نياز را به ما داده و سندش را هم بدهد ما راه اندازي را استارت مي زنيم .

دل مان نم نمك خوش بود و ديگر خود را د رجرگه ی اهل هنري مي ديديم كه به يك باره همه ی آرزوهايمان نقش بر آب شد و آن شد كه مدتها از آن بيم داشتيم ، زمزمه تغيير استاندار شروع شد و دراين مدت مديريت متزلزل هم توان تصميم گيري نداشت . تا اينكه خبر از استاندار شدن حضرتعالي به ميان آمد ، همكارانتان اميد وارمان كردند كه علمي هستید، دانشگاهي هستید و پژوهش ، علم و استدلال را باور داريد . خوشحال شديم ، دعا كرديم كه به سامان برسيد و استاندار شويد ، نه اينكه دلمان براي شما بسوزد و ناراحت استاندار نشدنتان باشيم ، ياطيف طرفدار شما يا مخالف شما باشيم ؟! نه؛ ما براي خودمان ، براي هنر وبراي هنرمندان دلمان سوخت و به همين علت دعا كرديم كه اگر اهل استدلال ، فرهنگ و هنر هستيد ، استاندار شويد .

با این امیدواری اولين صحبت هاي شما در جلسه ی معارفه را ديدم ، نميدانم چرا به صحبت هايتان خوش بين شدم ، گفتم با آن توصيه استاندار قبلي - كه كار فرهنگي در استان بيشتر جواب ميدهد !!! البته نمي دانم خودش چرا خیلی عمل نكرد ؟! - و اين ديدگاه فرهنگي شما و توجه تان به فرهنگ ، هنر ، جشنواره ها وسمينارهاي فرهنگي هنري ؛ يقيناً قصد نداريد چهارسال خودتان تجزيه و تحليل نماييد تا به اين نتيجه برسيد ، كه استان كرمانشاه دانشگاه هنر لازم دارد يا نه !؟ هر چند نمی خواهم ناامیدتان کنم ولی مدیریت فرهنگی حاکم بر استان برای تفکرات جنابعالی چیده نشده است وتوان قبول مسولیت های بزرگ را ندارد. حرکتهای بزرگ تفکرات بزرگ طلب میکند." ماهی از سر گنده گردد نی از دم"

جناب مهندس هاشمي !

بسي مايه ي تاسف است كه خدمت شما هم عرض نمايم بحث راه اندازي دانشكده ی هنر همزمان با استان ما در استان سيستان و بلوچستان مطرح گرديد ؛ دانشكده ی هنر زابل اكنون يكي از بهترين دانشكده هاي هنري كشور است ، جالب تر آنكه براي رشته هاي هنري ، قطب دانشگاهي استان ماست و بسياري از بچه هاي كرمانشاهي اهل هنر ، فارغ التحصيل دانشكده ي هنر زابل هستند !! مطمئنا مايه خوشحالي نبوده و تاسف آور است استاني كه از نظر قدمت فرهنگي و هنري يكي از مراكز بزرگ شكل گيري هنر و تمدن دنیاست ، به جرم بي مسئوليتي ویا بی تدبیری مديران قبل تر و عدم درك و آگاهي شان از قابليت هنر و فرهنگ امروزحسرت روزهای از دست رفته را خورده وحتی از استانهاي همجوارش بسيار عقب تر باشد ، برخلاف ديگران بنده مرض آرزوي اصفهان شدن را ندارم، چون با همين وضعيت نا بسامان فرهنگی

هنری ، شهر ودیارم را بسیار اصيل تر و فرهنگي تر از استانهايي چون اصفهان مي دانم ، ولی با تاسف غيرت و تعصب مثبت ، فكر كردن به شهر و ديارمان را در بسیاری از مدیران استانی وغير استاني نديده ام ، استان ما مفتخر است كه ميراث معنوي تمدنهاي بزرگي را همراه خود دارد ، اگر هخامنشيان ميراث معماري و حجاريشان را درفارس بنا كردند ،ميراث معنوي شان كه مانا تر و فرهنگي تر است را دركرمانشاه به جاي گذاشتند.اگر اشكانيان آثار زيادي را زمان خود در ايران كنوني بر جاي نگذاشته اند اما معنوي ترين ميراث شان را در تجليل و تقديس آب و آسماني نمودن آن بعنوان مایه ی حيات زینت بخش فرهنگ وتمدن كرمانشاه کرده اند . اگر ساسانيان فخر دوباره ی ايران را باز گرداندند ، شاهكار هنري شان را در طاق بستان سرمايه معنوي ايران وكرمانشاه نموده اند ؛ و هزاران سند فرهنگي و تمدني ديگر ... آيا اين نمونه ها كافي نيست كه خودمان را باور داشته باشیم ، باور کنیم کرمانشاه قابلیت های بزرگی دارد واین برای شروع بسیار خوب است .

آقاي استاندار؛ من قياس ديگري مي كنم ، مي خواهم بگويم اگر در بعد فرهنگي و هنري جامعه را آموزش داده و سطح درك عمومي را نسبت به مقوله هاي فرهنگي و هنري بالا ببريم ، آن وقت باور مي كنند كه تكيه معاون الملك اگر چه سابقه اي طولاني ندارد ، اما موزه كاشي ايران است وبايد پاس داشته شود ، آن وقت خواهيد ديد از سي و سه پل چيزي كم ندارد ، مثل خانه طباطبايي هاي كاشان در كرمانشاه هم وجود دارد كه متاسفانه یا در حال فرسودگی است ویا آنها را مي كوبند تا آپارتمان كنند .

اگراین مهندسي فرهنگي هنري كه حضرتعالي از آن صحبت كرده ايد را آگاهانه ، عالمانه و متخصصانه در كنار تعهد مهندسي كرديم مي توان به آينده ي شهر و ديارمان خوش بين باشيم ، در غیراین صورت راه پیموده شده ی گذشته را طی کرده ایم .

سئوالم اين است آيا وجود يك دانشكده هنر با اساتيد صاحب نظر و دانشجويان هنري اش در اين استان نمي تواند مشاور و بازوي قدرتمند تبليغي و كارشناسي اين مهندسي فرهنگي باشد ؟! استان كرمانشاه به شدت از نداشتن دانشكده ی هنر ، موزه ي هنرهاي معاصر، موزه مردم شناسي شايسته ی قدمت آن ، موزه آثار تاريخي ، سالن نمايشگاه هنرهاي تجسمي ، نگارخانه هاي متعدد ، فرهنگ سراها و ...رنج مي برد ،

آقاي استاندار بيايد و به خاطر خودتان هم كه شده، امروز اسم تان را در كنار 2 استاندار قدر ، توانا و عملگرای اين استان از گذشته تا امروز [ به گواهي مردم همين ديار آقاي اسفندیاری قبل از انقلاب و آقاي ترك نژاد بعد از انقلات ] مانا و ماندگار نموده و به حافظه تاريخي كرمانشاه بسپارید . به خاطر فرهنگ، به خاطر هنر در اولين حركت مثبت فرهنگي ؛ عالمانه وآمرانه ا زدانشگاه رازي بخواهيد حال كه در برنامه 5 ساله چهارم بايد دانشكده ی هنر راه اندازي كند چرا از همين امروز ، با يك رشته بنیان این حرکت بزرگ راپایه ریزی نمي كند؟! تا تاسيس دانشكده ي هنر مستقل در آخر برنامه پنج ساله عملي شده باشد ؟شرط وشروطشان راهم در حد توان با تعقل ، تفكر و تامل حل نمايند .

از سازمان ميراث فرهنگي بخواهيد ، كارشناسانه با امر ميراث معنوي و تمدني عمل نمايد ، سري به محوطه باستاني و تمدني كتيبه جهاني بيستون بزنيد تا مظلوميت هنر و تمدن را بهتر درك نمائيد . طاق بستان در حال فرسايش طبيعي است ،باور کنید چاره اي درخور عظمت آن طلب مي كند . درحالی بدنبال جذب سرمایه های دیگران هستیم که سرمایه های ذاتی خویش را رها کرده ایم! آيا موزه ملي كرمانشاه از كما خارج نگشته است ،پزشك وبيمارستانش را عوض كيند شايد فرجي شد .

جناب آقاي استاندار!

وقتي اهواز موزه هنرهاي معاصر با سالن هاي نمايش، سالن سمينار وامكانات جنبي دارد ،وزارت ارشاد خود پيش قدم مي شود و جشنواره ملي وكشوري رادر آن برگزار مي كند ،عالی جناب مي دانيد وقتي جشنواره بين المللي دوسالانه عكس ايران در يزد برگزار مي شود يعني چه ؟

نگاه اول : اين همه هزينه از كجا تامين شود ؟! از اين همه ميهمان چگونه پذيرايي گردد ؟!!

نگاه دوم :همه عكاسان كشور 5 روز ميهمان يزد مي شوند ،اين يعني بستري فراهم آورده اند كه صدها عكاس با دوربين هايشان يزد را به تمام ايران و جهان بشناسانند؛ حسن ها را نمايان سازند و نظرها را به سوي آن جلب كنند كه يزد كوير نيست ، عيب ها و مشكلات را گوشزد كنند تا از اين طريق انگيزش ايجاد كنند ومديران فهميش بودجه بگيرند !

واقعاً نمي دانم جاي موزه هنرهاي معاصر كرمانشاه در مهندسي فرهنگي وهنري تازه شما كجاست ؟

آقاي مهندس ؛

آيا شهرداري پولهايي را كه ازمردم مي گيرد فقط براي جمع آوري زباله و لكه گيري خيابانهاست . معاونت فرهنگي و اجتماعي شهرداري چه حركت فرهنگي مثبتی در اين شهر بعمل آورده است ؟ آيا زيبا سازي شهري با نصب پرچم قرمز و سياه وطاق نصرت عزاي محرم وريسه هاي نور كريسمس عملي خواهد شد ؟! خداي نكند آقايان فكركنند با محرم مشكل داريم نه ! با تفكري مشكل داريم كه جاي سازمان تبليغات اسلامي ،ارشاد اسلامي ، مسجد ، تكيه و مردم را با شهرداري و استانداري اشتباهي گرفته است ؟ آنهابیشتر از آنکه ثابت کنند اهل فرهنگ وهنرهستند ثابت میکنند که انقلابی اند تا در پست هایشان بمانند.

شهرداري چند فرهنگ سرا درسطح شهر ساخته است ؟!! غير از آنكه تنها سالن هنرهاي تجسمي شهر را در بهترين نقطه شهر به1/20 قيمت واقعي آن به خودشان فروختند !! و سالن فرهنگ و هنر شهررا به فروشگاه لباس ..... تبديل نمودند ! اين بزرگواران چه حركت مثبت ديگري داشته اند ؟!!

شش منطقه شهرداري داريم آيا ساختن شش فرهنگ سرا وشش سالن نمايش آثار تجسمي (نگارخانه) براي کلانشهر کرمانشاه بقول خودشان- دورازانتظار است!؟! آقايان فكر مي كنند اگر سالن هنرهاي تجسمي يا موزه هنرهاي معاصر ساختند بايد مثل سالن هاي عروسي چي ها هميشه بازارشان گرم و پررونق باشد و درآمد زائی اقتصادی داشته باشد!! دركجاي دنيا اينطوري است ؟؟.شما سالن نمايشگاه آثار تجسمي بسازيد ،بچه هاي هنري را متولي آن كنيد و از آنان برنامه ريزي اجرائی بخواهيد .

تنها سالن نمايشگاه هنرهاي تجسمي شهر درميدان غدير به هر كسي با هر نيتي از آشپزی گرفته تا گل فروشي ، كتابفروشي و گزارش عملكرد برق و آب و نيروهاي نظامي و انتظامي اجاره داده مي شود ، خيلي وقت ها مي توانستم نمايشگاه آثار هنری خودم را در آنجا برگزار نمايم ، ولي چون حرمت كار هنر با سالني چند منظوره مخدوش مي شد منصرف شده ام !

استاندار ارجمند !

استدعا دارم درمهندسي فرهنگي هنري تان خودتان را هم در دايره استان ببينيد و هم در سطح كشور ديده ومحك بزنيد ،ببينيد چه حركتي مي تواند نگاهها را به سوي كرمانشاه باز گرداند . جشنواره هاي فرهنگی وهنری كشوري ، سمينارهاي ملي ورسانه اي و ... از اين دسته اتفاقات هستند . میشود بعضی از آنها را به کرمانشاه آورد .

خيلي اهل ورزش نيستيم ولي مي دانيد زماني اسم كرمانشاه با شيرين فراز در رسانه های ملی مطرح مي گرديد و شيرين فراز كرمانشاه را تكرار مي كردند در حال كار فرهنگي براي شناساندن كرمانشاه بوديم . مي دانيد پاي بعضي از فوتباليست ها وحامیان آنان به كرمانشاه باز مي شد که اصلا به کرمانشاه سفر نکرده بودند .

جناب استاندار ؛ مي دانيد چند بار در سال اسم استان همدان به واسطه جشنواره بين المللي فيلم كودك در ايران و جهان باز گو مي شود ، مي دانيد يك هفته همه ي نگاههاي فرهنگي كشور متوجه آن استان مي شود ، مي دانيد يك هفته وزارت ارشاد با همه توش وتوان در همدان میهمان هستند . این امريك ماه مقدمه جدي دارد و روزنامه هاي سراسري و خبر گزاريهاي ملي درآن یک ماه سراغ استاندارش را مي گيرند .

آقاي مهندس هاشمی؛

اگر آيت اله نجومي كرمانشاهي نبود ، آيا اكنون علامه زينت بخش اسمش نبود ؟! اگر ايشان آذري بود ، آيا برايش موزه و كتابخانه ي در خور نمي ساختند ؟! خوب شد كه خودش ملك و سراي ارزشمندش را براي اين كار گذاشت . اگر خداي ناكرده من جاي حضرتعالي بودم ، دستور مي دادم مقدمات موزه فرهنگ وهنرحضرت آیت الله نجومی را در یک برنامه دراز مدت در همان محدوده ی کتابخانه ی اهدائی خودش و در کنار آن در کوتاه مدت جشنواره دو سالانه بزرگ دين و هنرحضرت آيت اله نجومي را دركرمانشاه بنيان گذاري نمايند ، تا سند ماندگار تاريخي ديگری به عظمت اين ديار افزوده باشم .

آخرين مطلب آنكه سفرهاي دور سوم دولت با رویکرد فرهنگی هنری به استانها در جريان است . از همين امروز از متخصصان دعوت كنيد تا در يك برنامه منطقي و معقول براي كارگروه فرهنگ وهنر استان در سفردولت برنامه دقيق تدارك ديده باشند تا در اين شرايط ويژه بتوانيد حداقل پنج پيشنهاد راه اندازي دانشكده ي هنر در دانشگاه رازي ، تاسیس موزه هنرهاي معاصر كرمانشاه ، تاسیس موزه ی فرهنگ وهنرآیت الله نجومی ، جشنواره دو سالانه بين المللي دين و هنر آيت اله نجومي واحداث شش فرهنگ سرا در شش نقطه مرکزی ودر دسترس شهر را ، در استان كرمانشاه به تصویب رسانده تا در حیات استانداری حضرتعالی در همراهی شما آنرا افتتاح نمائیم .

من ادعا دارم در اين زمينه صاحب نظرم . تخصصم اين اجازه را به من داده است كه اظهار نظر كنم ، براي مشاوره و اظهار نظرهاي تخصصي آماده هر گونه همفكري و هم دلي هستم .

خدا همراهتان است بندگان متخصص ومسئولیت پذیر خدای را به همراهي دعوت كنيد موفق خواهيد شد.

اكبر پرويزي

مدرس دانشكده تحصيلات تكميلي دانشگاه آزاد اسلامی واحد کرمانشاه

مدير گروه گرافيك دانشگاه جامع علمي كاربردي واحد فرهنگ وهنر کرمانشاه

مدرس مراكز تربيت معلم استان کرمانشاه