مجلس نهم و تبليغات غير رسمي نامزدها

اصولا در جامعه ي ما هر گاه بحث از انتخابات مي شود  نوعي جنب و جوش و تكاپوي ذهني و عيني مخاطبان را فرا مي گيرد. اين مقوله در بحث انتخابات شوراها و مجلس جلوه  ويژه اي دارد.
بر اساس سنت و منطقي تعريف پذير نامزدها ماهها قبل از اعلام رسمي امور انتخاباتي، خود را براي حضور در اين صحنه ي رقابتي آماده مي سازند.
حضور در مجالس رسمي عزا يا شادي، عيادت از بيماران و اموري از اين دست بيش از آن كه كاري از روي عرف باشد  در اين ايام براي نامزدهاي احتمالي رنگي سياسي دارد.
اين روزها در اكثر حوزه هاي استانهاي كرمانشاه و ايلام با اين نوع تبليغات غير رسمي مواجهيم .
 مجلس نهم در راه است و نامزدهاي مختلف به تلاش و تكاپو مشغولند. رايزنيها در ميان ايل و تبار شروع شده است وحتي بعضي از اين افراد ماهها ست كه به فعاليت غير رسمي تبليغاتي مشغولند.
 در حوزه  هاي كرمانشاه، قصرشيرين و اسلام آباد غرب نامهاي  با نشان و بي نشان فراواني در زبانها مي چرخد وبا گوشها شنيده مي شود.
آن چه مي تواند معرف اين اوضاع باشد، تلاش و تكاپويي ست كه نسبت به دوره هاي قبل از حيث كميت ،رشد قابل توجهي را نشان مي دهد . اميدواريم كه اين تلاشها گره گشاي مشكلات مردم اين سامان باشد. در شماره هاي آينده به تفصيل در اين باره خواهيم نوشت.

گيلان غرب به زير ساختهاي فرهنگي نيازمند است

شهرستان گيلانغرب يكي از نامهاي آشنايست كه درگوشه گوشه ي اين كهن بوم وبر( ايران بزرگ) براي همه ي مخاطبان آشناست. شهري كه به خاطر طراوت و زيباييش آن را گيلان ناميده اند كه نامي با مسما به حساب مي آيد و وجه تسميه آن بر اساس شباهتي است كه به گيلان شمال داشته است. بهار دل فريب زمينهاي حاصلخيز  و از همه مهمتر وجود سرابي بسيار دل انگيز در بيشتر اوقات سال دست به دست هم مي دهند تا اين شهر پاتوقي براي آناني باشد كه به سير و سفر دل بسته اند.مردماني اصيل، با فرهنگ و مقاوم در اين سامان زندگي مي كنند . از تيره هاي مختلف ايل بزرگ كلهر.
در ايام هشت ساله ي دفاع مقدس اين شهر يكي دو بار بين نيروهاي دشمن و مردم غيور اين شهر دست به دست شد تا گواه صادقي بر رشادتهاي آنان باشد.از آن سالها تا به امروز زمان زيادي مي گذرد اما در اين شهر و اطراف و اكناف اين خطه هنوز اتفاقات مثبت فراواني بايد بيفتد. يكي از اين اتفاقات مثبت توجه به زير ساختهاي سخت افزاري فرهنگي است. شهري كه در كلام مقام معظم رهبري به عنوان دومين شهر مقاوم كشور لقب گرفته است شايسته است كه پايگاه استواري براي فرهنگ مقاومت، حماسه ، دلاوري و غيور مردي باشد. اما  رهگذران و مسافران در اين منطقه كه سير مي كنند،  به اين زير ساختهاي فرهنگي نمي رسند.
شهر گيلانغرب كه اسوه اي از ايثار و شهادت است بايد پايگاه مقاوم فرهنگي غرب كشور به حساب آيد. ايجاد فرهنگسراها و مجتمع هاي فرهنگي يكي از نيازهاي مهم اهالي فرهنگ آن سامان است كه بايد در غفلت و بي خبري مسئولان فراموش نشود.
مديران موفق فرهنگي در استان كرمانشاه بايد  به اين شهر توجهات ويژه اي داشته باشند و در تخصيص بودجه هاي كلان گيلانغرب را در پايين رتبه ها قرار نداده و براي آباداني فرهنگي اين شهر  گامهايي مانا بردارند .

شبكه زاگرس / دريچه هايي براي تماشا يا ...؟

هفته نامه صداي آزادي:يكي از مهمترين مؤلفه هاي برنامه هايي كه از شبكه هاي محلي پخش مي شود توجه به زبان، گويش و لهجه ي آن منطقه است.برنامه هاي تلويزيوني اگر دنبال جذب مخاطب باشند نبايد ازاين مؤلفه ي مهم غلفت كنند.
اين سالهاي پيش رو را بسياري از بزرگان عصررسانه يا ابر رسانه ها ناميده اند. دنيايي كه پيشترها كساني همچون مك لوهان آن را دهكده ي جهاني ناميده بودند. بدون شك جهان در ابعاد فيزيكي كوچك نمي شود  اما زماني كه پديده هاي نويني مثل رسانه ها گام در آن مي گذارند و در كوتاهترين مدت مي توانند بهترين، با كيفيت ترين، دلخواهترين و بروزترين برنامه ها را ارائه نمايند  مي توانيم به اين گفته هاي مهم ايمان بياوريم.
شك نمي كنيم كه تنوع رسانه ها در دنياي امروز مخاطب را كاملا آزاد گذاشته اند تا برا ساس سليقه ي خود كانالي را انتخاب كرده و از آن لذت ببرد و از داده هاي علمي ،  تفريحي وغيره استفاده نمايد.
در جهان رسانه اي امروز با اين ابعاد وسيع رسانه هاي محلي مثل شبكه ي زاگرس چگونه مي توانند موفق باشند! مسلم است كه توجه به پارامترهاي ويژه ي فرهنگي، اجتماعي، ديني و ... مي توانند برنامه سازان اين شبكه را به سوي هدف مهم جذب مخاطب پيش ببرد. به طور مثال اگر از داشته هاي زباني و گويشي در اين شبكه استفاده نشود ، طبيعي است كه مخاطبان حتي در دورترين و كورترين نقطه هاي اين سامان مي توانند به راحتي به جاي شبكه ي زاگرس شبكه ي سه را انتخاب نمايند چون در آن جا هم برنامه ها غني ترند و هم مجريان و كارشناسان توانمندي حضور دارند.
پس توجه به زبان و گويش رايج در اين استان برگ برنده اي است كه مي تواند در دستان برنامه ساز زيرك و آگاه اين شبكه قرار گيرد.
از حدود شش ماه پيش تا شبهاي پشت سر برنامه هايي از شبكه ي زاگرس پخش شد كه در آن  اغلب پارامترهاي مورد نظر يك شبكه ي استاني اعمال شد. توجه به مقوله ي زبان ، استفاده از مجري و كارشناس خبره و ... توانست بسياري از مخاطبان را براي مدتي كوتاه جذب اين رسانه نمايد و گزينه ي اول انتخاب غالب مخاطبان تلويزيون در اين استان باشد.
زمستانه، نرمه واران و شنه ي واران برنامه هايي بودند كه بي شك در حافظه ي اهالي فرهنگ اين ديار خواهند ماند. ناظران امور فرهنگي بر اين باورند كه مديريت صدا و سيماي استاني توانسته است با بهره گيري از پتانسيل موجود در استان كرمانشاه اين فرصت  را به مخاطبان بدهد تا در ميان برنامه هاي نسبتا نازل ساليان دور و نزديك اين شبكه شاهد و ناظر برنامه اي باشند كه از جنس خودشان است. اگر چه كاستي هايي نيز داشت و در اين برنامه ها نمود كاملي از پتانسيل هاي فرهنگي و اجتماعي اين ديار زر خيز نمايش داده نشد. اما مردم در اين حد نيز رازي بودند. نكته ي ديگر اين كه به عنوان مؤلفه اي اساسي در برنامه هاي بومي مي تواند دست دوستي به مخاطبان بدهد، حضور يك مجري است كه خود سرشار از اندوخته هاي قابل توجه فرهنگي ، ادبي ، هنري،تاريخي و اجتماعي باشد.
هيچ گاه از يادم نمي رود شبي كه هنرمند محبوب ، زنده ياد يداله رحماني رخت به سراي باقي كشيده بود و آن شب رضا موزوني در برنامه اش چه قدر با احساس، ساده ، صميمي با مردم برخورد كرد و چه قدر مخاطب تحت تاثير قرار گرفته بود. فرداي آن روز به آشنايي برخوردم كه مي گفت ديشب بدون آنكه آقاي رحماني را بشناسم، برايش بسيار گريه كردم چرا كه آقاي موزوني با حركات ، سكوت وكلماتش مرا تحت تاثير قرار داده بود.
رضا موزوني مجري توانمندي است كه با همان سادگي و صميميت با مخاطبانش برخورد مي كند و بي تكلف و صادقانه داشته هايش را ارزاني مي دارد. بدون آنكه  مخاطب بداند او كارشناس ارشد ادبيات است و يا قبل از برنامه مدير كلي است كه در يكي از نهادهاي فرهنگي به امورات ويژه ي كاريش مشغول است.
بي ترديد برنامه سازان و مديران بايد از اين گونه چهره ها استفاده كنند و برنامه هايي در اين مركز توليد شود كه بر محورهاي ذكر شده قرار گيرد وگرنه مخاطبان غزل خداحافظي را بي هيچ تعارفي با اين شبكه خواهند خواند

اعلام حضور مجتبی مهدیخانی در حوزه ی انتخابیه ی قصرشیرین

هر روز که به انتخابات دوره ی جدید مجلس شورای اسلامی نزدیک می شویم با اعلام آمادگی غیر رسمی افرادی مواجیم که خود را برای امتحانی بزرگ آماده می کنند . در اکثر حوزه های استان کرمانشاه این اتفاق در جریان است . در حوزه ی گیلان غرب نامهایی از مدتها قبل بر سر زبانها بودند اما با تصویب مدرک کارشناسی ارشد به عنوان یکی از شرایط لازم برای نامزدها عده ای عملا توان رقابت در این عرصه را ندارند .

در  این حوزه کسی مثل بهرام تیموری ( فرماندار سابق قصرشیرین)که رقیبی جدی محسوب می شد شرط ذکر شده را برای حضور ندارد و او دیگر در صحنه ی انتخابات  حاضر نخواهد شد .

اما یکی از چهره های تازه در عرصه ی انتخابات که در محافل مختلف از او به عنوان یک رقیب تازه  و جدی نام برده می شود مجتبی مهدیخانی است . او که هنوز حضورش را در این عرصه رسما اعلام نکرده در صورت اعلام آمادگی رسمی می تواند جدی ترین رقیب برای همه ی نامزدهای این حوزه باشد.مجتبی مهدیخانی گیلانغربی و کارشناس ارشد علوم استراتژیک است .او سالها به عنوان یکی از مسئولان موثر در حوزه ی دفاع مقدس منشاء خدماتی چشمگیر و قابل تحسین بوده است .